فروشگاه فایل

فروشگاه فایل

فروشگاه فایل

فروشگاه فایل

نام محصول:پاورپوینت ظرفیت باربری پی های سطحی

مرکز دانلود فایل نگارا | نام محصول:پاورپوینت ظرفیت باربری پی های سطحی

RSS feed.

 برای توضیحات بیشتر و دانلود کلیک کنید

 

مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

RSS feed.

  • مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    بشما معروفترین زوج های بازیگر مشهور ایرانی را معرفی می‌کنیم که بین مردم نیز محبوبیت و شهرت فراوانی دارند.

     در بین هنرمندان و چهره های مشهور ایرانی زوج های بازیگری وجود دارند که ازدواجشان برای هواداران بسیار جالب دقت بودو پیگیری برای دانستن جزئیات بیشتری از زندگی انها همیشه وجود داشته است. از میان زوج های بازیگر ایرانی دراین پست به چند نمونه از انها اشاره میکنیم.زوج های بازیگر ایرانی

    معرفی زوج های بازیگر ایرانی
    شاید جالب باشد که شروع مطلب زوج های بازیگر ایرانی رابا تازه عروس دامادهای سینما و تلویزیون شروع کنیم.

    نرگس محمدی و علی اوجی

    نرگس محمدی بازیگری که با سریال ستایش در تلویزیون به شهرت رسید با علی اوجی وکیل سریال در حاشیه مهرای مهران مدیری ازدواج کرد. این زوج هنرمند در اردیبهشت ماه 96 باهم ازدواج کردند .

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    نرگس محمدی پس از تجربه ای که در تئاتر کسب کرد به سینما بازگشت ودر فیلم هایی چون ریسمان باز، آناهیتا، سوپراستار و اخراجی های 2 بازی کرد. وی با بازی در فیلم سینمایی آناهیتا نشان داد که استعداد خوبی دراین زمینه دارد و پخش سریال ستایشنیز زمینه شهرت او را فراهم کرد. نرگس محمدی بیشتر شهرت خودرا مدیون سریال ستایش در تلویزیون است.

    منوچهر هادی و یکتا ناصر

    یکتا ناصر و منوچهر هادی دیگر زوج هنرمند کشورمون هستند که در 20 اسفندماه 1394 باهم ازدواج کردند

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    منوچهر هادی درسال 1351 در تهران به جهان آمد.وی درسال 1363 درجنگ ایران وعراق پدرش را ازدست دادو پس از دریافت دیپلم در رشته الکتروتکنیک پا به عرصه هنر گذاشت. و تجربه هایی چون بازیگری، دستیاری کارگردان و تدارک را از سر گذراند.

    یکتا ناصر «متولد 12 آبان 1357 در تهران» بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. وی فعالیت در سینما رابا بازی در فیلم ساقی شروع کرده است. برنده سیمرغ بلورین برترین بازیگر نقش مکمل زن از سی و مین جشنواره فیلم فجر، برای فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه»

    بابک حمیدیان و مینا ساداتی

    بابک حمیدیان و مینا ساداتی دیگر زوج بازیگر ایرانی هستند که درسال 94 باهم ازدواج کردند.

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    بابک حمیدیان متولد 59 تهران که اصالتا گیلانی است در جشنواره سال جاری علاوه بر “بادیگارد” درام سیاسی-تاریخی “سیانور” را هم داشت.مینا ساداتی که متولد 60 کاشان است سال جاری یک فیلم انتقادبرانگیز به اسم “امکان مینا” را هم در جشنواره داشت ضمن این که در “فروشنده” اصغر فرهادی ایفای نقش کرده است.

    جواد عزتی و مه لقا باقری

    جواد عزتی و مه لقا باقری دیگر زوج بازیگر کشورمون هستند که نزدیک به 10 سال است زندگی مشترکشان را شروع کرده اند.

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    جواد عزتی، همسر مه لقا باقری متولد 20 دی 1360 ، بازیگرو فارغ التحصیل تئاتر از هنرستان سوره است. عزتی از 15 سالگی بازی در تئاتر را شروع و بدون هیچ معطلی کار کرده است. او کارش رابا اجرای تئاتر های خیابانی شروع کرده است. خودش می‌گوید تقریباً هیچ بوستانی در تهران نیست که در آن تئاتر خیابانی اجرا نکرده باشم. مه لقا باقری ، بازیگرکشورمان متولد سال 1360 در تهران است.

    مه لقا باقری بیش از 12 سال است که به‌صورت حرفه ای در حوزه کارگردانی و بازیگری تئاتر فعالیت دارد ودر جشنواره های داخلی و خارجی در کشور هایی امثال فرانسه ، روسیه و اسپانیا حضور داشته است .

    پژمان بازغی و مستانه مهاجر

    پژمان بازغی و مستانه مهاجر از زوج های هنری سینمای کشور ایران هستند که حاصل 10 سال زندگی مشترکشان دختری به اسم نفس است 

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    پژمان بازغی 19 مرداد سال 1353 دریک خانواده 5 نفره در تهران متولد شد. اصل و ریشه خانوادگی اش به شمال ایران و به شهر لاهیجان بر می‌گردد. پس از تولد 4 سال در تهران ودر خانه ها سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده و هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت میرود. مهمترین و مشهور ترین فیلم وی ماموریت در تهران کاری از عرفان عسگری است که او نقش پژمان را دارد. این فیلم پلیسی برنده 11 کلت طلایی از جشنواره فیلم پلیسی مسکو است.

    مستانه مهاجر متولد 15 اردیبهشت 1353 در تهران میباشد، او تدوین گر اهل ایران و همسر پژمان بازغی است. وی فارغ التحصیل رشته تدوین از دانشگاه سوره است.

    رامبد جوان و نگار جواهریان

    رامبد جوان و نگار جواهریان دیگر زوج بازیگر ایرانی هستند که چند سالی است زندگی مشترکشان را شروع کرده اند. رامبد جوان درسال 94 در برنامه سه ستاره در پیامی قابل تامل خبر ازدواجش با نگار جواهریان را در برنامه احسان علیخانی اعلام کرد.

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    نگار جواهریان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، در 22 دی ماه 1361 در تهران متولد شد. رامبد جوان تبریزی متولد 1 دی 1350 تهران بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، کارگردان و مجری تلویزیون است.

    اشکان خطیبی و آناهیتا درگاهی

    اشکان خطیبی و آناهیتا درگاهی دیگر زوج بازیگر ایرانی هستند که خبر ازدواجشان با حواشی زیادی همراه بود.آناهیتا درگاهی از هنرمندان مطرح ایرانی به حساب می‌آید. حرفه اصلی بانو درگاهی نقاشی می‌باشد تا به هم اکنون سه نمایشگاه در برترین مکان تهران یعنی قصر نیاوران برگزار کرده است.

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    اشکان خطیبی بازیگر جوان و محبوب کشورمون که بعنوان بازیگر و مجری در نخستین قسمت از مجموعه برنامه گپ حضور داشت، در جواب سوال رامبد جوان ، دیگر مجری این برنامه که از او درمورد نحوه آشنایی اش با همسرش سؤال کرد؛ با خنده گفت:به مرور به هم علاقه مند شدیم آخرش هم دل من رو دزدید و ازدواج کردیم.

    نیما فلاح و سحر ولدبیگی

    نیما فلاح و سحر ولدبیگی دیگر زوج بازیگر ایرانی هستند که نزدیک به 14 سال است که زندگی مشترکشان را شروع کرده اند و هنوز هم عشق میان انها جاری است

    مشهورترین زوج های بازیگر ایرانی را بشناسید

    نیما فلاح متولد 1351 تهران یک بازیگر ایرانی تلویزیون و سینما است و دارای مدرک کارشناسی گرافیک مطبوعاتی است . او بازی در تلویزیون رابا نقش دستیار درک در مجموعه خنده دار ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری شروع کرد.

    سحر ولدبیگی متولد 1356، تهران بازیگر ایرانی تلویزیون و دارای مدرک دیپلم اداری بازرگانی از هنرستان شهید مدرس است. سحر ولدبیگی با سریال دختران شناخته شد.

پاورپوینت نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی

پاورپوینت نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی

RSS feed.

  • پاورپوینت نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی
    پاورپوینت نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی دسته: مدیریت
    بازدید: 58 بار
    فرمت فایل: pptx
    حجم فایل: 524 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 150

    این پاورپوینت در مورد نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی در 150 اسلاید زیبا و شامل مقدمه،تعریف، نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی،مفهوم استعارهنظریه و تئوری های سازمانیاستعاره و تئوری های سازمانی در مدیریت پیشرفته سازمانی استعاره‌های سازمانیمحدودیتهای استعاره هاپارادیمهای ا

    قیمت فایل فقط 7,700 تومان

    خرید

    این پاورپوینت در مورد نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی در 150 اسلاید زیبا و شامل مقدمه،تعریف، نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی،مفهوم استعاره,نظریه و تئوری های سازمانی,استعاره و تئوری های سازمانی در مدیریت پیشرفته سازمانی, استعاره‌های سازمانی,محدودیتهای استعاره ها,پارادیمهای اجتماعی،استعاره سازمانی و...و منابع می باشد.

    قسمتی از متن در زیر آمده است:

    *تعریف استعاره : ”استعاره“ یعنی چیزی (مشبه) را به چیز دیگری (مشبه به) تشبیه کنیم بطوری که ”مشبه به“ به ذهن نزدیکتر و برای آن آشناتر است، در حالیکه ”مشبه“ از ذهن دورتر است.

    *این کار کمک می کند وجوه شبه در مشبه برای ما برجسته تر و قابل درک تر شوند.

    *هر استعاره محدودیتهایی نیز دارد و همانطور که برخی ویژگیها را در یک پدیده برجسته می کنند، برخی ویژگیهای آن را نیز مخفی می نمایند

    استعاره از طریق مطرح کردن نوعی همانندی بین دو پدیده ای

     که شما نمی توانید به طورطبیعی آنها را معادل فرض کنید،شما را  به کشف نقاط مشترک بین پدیده مورد بررسی و پدیده ای که بهتر آن را می شناسید تشویق میکند.

    *

    استعاره این امکان را فراهم می آورد تا یک تجربه با شباهت به یک تجربه دیگر، شناسایی شوند؛ مثلا زمانی که زندگی را به یک جاده طولانی و پر پیچ و خم تشبیه می‌کنند از سختیهای جاده برای درک بهتر سختیهای زندگی بهره برده شده است استعاره در فرهنگ لغات به معنی "به عاریت گرفتن" می‌باشد. در واقع یک صنعت ادبی است که  از‌ ویژگی‌های مشترک دو پدیده برای توضیح ابعاد نامأنوس پدیده دیگر استفاده می‌شود. صاحبنظران مدیریت از آن تعاریف گوناگونی ارائه کرده‌اند. الوانی استعاره را توصیفی می‌داند که از تشبیه یک پدیده به پدیده ای دیگرکه دارای وجوه مشترکی هستند، به روشن شدن ذهن فرد کمک می‌کند. صاحبنظر دیگری استعاره را اینگونه تعریف می‌کند، استعاره‌ها نگاره ها و نقش هایی هستند که از طریق آنها می¬توان به ماهیت سازمانها پی برد

    عالم غوطه ور در پارادایم علم ارسطویی یا از حرارت سخن می گوید یا از طبیعت حرارت آفرین، باگذر از علم ارسطویی عالمان دنبال قوانین و جزئیات حرارتند. این تقاوتها ریشه در پارادایم ها، پیش فرضها و نتیجتاً تئوری های متفاوت دارند. با عنایت به این مفاهیم است که می توان به توجیه و تبیین انواع نظریه ها و تئوریهای مورد بحث در مدیریت و یا هرعلم دیگری پرداخت. تئوری فقط حرف زدن نیست که بتواند عملی شود یا نشود بلکه تصویری از واقعیت است که با استفاده از کلمات و الفاظ بیان می شود.

    تئوری دارای بار ارزشی نیست یعنی ارتباطی به خوب و بد بودن ندارد بلکه به گونه ای منظم  واقعیت را بیان می کند، واقعیتی که می تواند مفید باشد یانباشد. چهره های معروف دوران روشنگری با تأکید بیشتری بر انحصار گرایی روش شناختی پرداخته و کاربرد دانش نظری را تنها در موارد استفاده مستقیم از آن در سطوح فناوری جایز می شمردند.

    آراء دوران معاصر درباره نظریه

     گرایشات مربوط به آموزه "روش گرایی" و کاربردی یا کارکردی کردن دانش تا قرن بیستم تداوم یافت و تقریباً به صورتی در آمد که تمامی و همه فهم ما از معنی نظریه را شکل بخشید

    پیش از آن با وقوع انقلاب صنعتی برخی اندیشمندان به پدیده های درون سازمان توجه نشان داده بودند، مانند آدام اسمیت که یکی از نخستین کسانی بود که به تقسیم کار و نیاز به تخصص در صنعت توجه کرد. اما تأکید او بیشتر بر عوامل تولی، مانند زمین، کار، سرمایه و مدیریت اقتصادی بود که هیچکدام تأکید بر تحلیل سازمان و نظریه های سازمانی را نشان نمی دهد.

    این روند، به ویژه از نیمه دوم قرن نوزدهم واز موقعی که شناخت علوم از بدنه عمومی فلسفه جدا شده و به شاخه جداگانه ای به نام معرفت شناسی که به طور مستقل تأسیس یافته، شتاب گرفته و مرزهای سنتی ارائه دانش انباشته شده در هر رشته ای ، به صورت مجموعه ای از اصول ، قضایا و قوانین مکشوفه آن رشته را، در نوردیده است. تنها موقعی یک رشته علمی به ویژه در علوم انسانی را واجد اعتبار معرفت شناختی می دانند که قادر به ارائه کل داده ها و دانش رشته خود در چهارچوب یک نظریه مادر، که همان نظریه عام و کلی است، باشد وضعیت فعلی نظریه های سازمانی به قدری بحرانی استکه علاوه بر مشکل«جنگل نظریه ها» که در دهه60 قرن بیستم توسط هارولدکنتز اعلام شد، از نظر محتوا نیز هر کدام از نظریه ها مشکلات عدیدهای درمعانی، مفاهیم کلیدی، گزاره تفاسیر و غیره خواهند داشت. تضادها و مغایرتها و پراکندگیها در شکل نظریه های سازمانی، و علایم « بحران هویتی» در محتوای آنها وجود دارد که نظریه های سازمانی به ویژه از دهه 90 قرن نوزدهم میلادی به آن مبتلا شده اند. در نتیجه، برای روشن کردن، تجزیه و تحلیل و چگونگی رویارویی با چنان بحران نظری، نگاهی اجمالی به مبانی فکری و فلسفی راهگشا خواهد بود.

    بنابه اشارات بالادر رابطه عوامل تأثیرگذار بر ذهنیت نظریه پرداز جا دارد به تعریف معرفت علمی از دید مولکی بپردازیم، وی اظهار می دارد که معرفت علمی ضرورتاً روایتی از جهان مادی عرضه می دارد که به میانجیگری منابع فرهنگی موجود قابل دستیابی است و این منابع به هیچ وجه قطعی و مسلم نیستند.

    بسیاری از نظریه ها برای مطالعه جنبه های ایستای سازمان طرح شده اند.

    همه نظریه ها بر اساس واحد تحلیلی که برای بررسی و پژوهش انتخاب می شود فرق می کنند

    با توجه به اینکه هم نظریه های کلاسیک سازمان و هم نظریه های جدیدتر هنوز مورد انتقاد و آزمون قرار می گیرند، نمی توان همواره از یک نظریه سازمانی برای مطالعه سازمانهای گوناگون و یا همه جنبه ها و ابعاد مختلف سازمان و کارکردها و رفتارهای سازمانی سود جست

    در نظریه های نمادگرا، سازمان به مثابه "فرهنگ " درنظر گرفته و مدیر نیز به منزله "یک مظهر فرهنگی" که می خواهد سمبل و نماد سازمان باشد، مد نظر قرار می گیرد. در نظریه های فرانوگرا سازمان را به مثابه "یک تصویرشکل گرفته از قطعات مجزا" در نظر گرفته و مدیر را نیز به منزله "یک نظریه پرداز هنرمند" مد نظر قرار می دهد، هنر مندی که اجزایی منفصل را برای دستیابی به یک تصویر منسجم کنار هم می چسباند و آن ها را ترکیب می کند و طرح کلی را متناسب با تصویری که در ذهن خویش دارد، شکل می دهد. و از طرفی یکی از مشکلات اساسی مدیران در استفاده از نظریه ها به پاردایم های آنان مربوط شده است.(فرجاد ومختاریان1386)  در اینجا لازم است که نگاه مختصری به تعاریف و انواع  پارادایم ها داشته باشیم.

    پارادایم نوعی جهان بینی است که ماهیت "جهان" جایگاه فرد در آن و دامنه ی روابط احتمالی او نسبت به جهان و اجزاء آن را مشخص می کند، همانطور که علم الهیات و علم کیهان شناسی چنین می کند. باورهای موجود در پاردایم ها از آن جهت اساسی و بنیادی اند که با ایمان پذیرفته می شوند و هیچ راهی برای اثبات حقیقی بودن آن ها و جود ندارد.

    تئوری انتقادی بیانگر چندین مجموعه پارادایم جایگزین است که شامل نئو مارکسیسم، فمنیسم، ماتریالیسم، و پژوهش مشارکتی بوده و سالهاست بوسیله صاحبنظران محور بحث وبررسی هستند. در حقیقت تئوری انتقادی ممکن است به سه حوزه ی فرعی : فراساختار گرایی، پست مدرنیزم وترکیبی از این دو تقسیم شود

    ارکان اثبات گرایی

    هستی شناسی: در این هستی شناسی فرض می شود که یک واقعیت قابل درک وجود دارد که از طریق سازوکارها و قوانین طبیعی تغییر ناپذیر، قابل درک است.

    شناخت شناسی: دوگانه گرایی و عینیت گرایی. چنین فرض می شودکه پژوهشگر و "پدیده مورد بررسی" وی دو مقوله مجزا از هم هستند وپژوهشگر می تواند بدون این که بر پدیده ی مورد بررسی تاثیر بگذارد یا از آن تأثیر بپذیرد آن را مورد مطالعه قرار دهد؛ تا زمانی که محقق دقیقاً فرآیند علمی پژوهش را دنبال کند ارزش ها و تعصبات پژوهشگر بر مطالعه ی پدیده تأثیر نخواهند گذاشت.

    ارکان فرا اثبات گرایی

    هستی شناسی : رئالیسم انتقادی  هستی شناسی پارادایم فرا اثبات گرایی معتقد است که واقعیت وجود دارد اما به علت ناقص بودن سازوکارهای ذهنی انسان و ماهیت تعاملی پدیده ها با یکدیگر واقعیت به صورت ناقص درک می شود روش شناسی: تجربه گرایی و دستکاری اصلاح شده. تأکید بر تکثر انتقادی (گونه اصلاح شده ای از تکثر گرایی) به عنوان شیوه یا را ابطالپذیری (نه تأیید پذیری) فرضیه ها متمرکز است شناخت شناسی: ذهنیت گرایی وتعاملی. فرض می شود که پژوهشگر و پدیده مورد بررسی به طور تعاملی با هم پیوند دارند وارزشهای پژوهشگر و سایرین بر پدیده مورد بررسی تأثیر می گذارد.

    روش شناسی:

    گفتگو وبحث دیالکتیکی ماهیت تعاملی پژوهش مستلزم گفتمان بین پژوهشگر و آزمودنی های پژوهش است؛ گفتگو باید ماهیتاً دیالکتیکی باشد تا سوء برداشت ها و غفلت ها به نوعی آگاهی تبدیل شود و پی برده شود که چگونه ساختار ممکن است تغییر داده شود و کنش های لازم برای تأثیرگذاری بر تغییر درک شود.

    شناخت شناسی : ذهنی گرایی و تعاملی بودن پژوهشگر و پدیده مورد بررسی چنان بهم پیوند خورده اند که بی تردید یافته های پژوهش ماحصل این پیوند است یعنی از طریق این پیوند خلق می شوند. بنابراین تمایز متعارف بین هستی شناسی و شناخت شناسی رد مورد تئوری انتقادی اجتناب ناپذیر می شود. روش شناسی: هرمونتیکی و دیالکتیکی. ماهیت متغیر و شخصی سازه های اجتماعی، دلالت برآن دارد که سازه های فردی می تواند فقط از طریق تعامل بین ومیان پژوهشگر و پاسخ دهندگان ظهور یافته و پالایش شود

    رابطه نظریه و عمل

    نظریه ها برای مدیران روش تفکری منسجم در مورد رویدادها فراهم می سازند .مدیریت به عنوان هنر وعلم کاربرد دانش در مشکلات اداری وسازمانی ، نیاز مند استفاده از نظریه های مناسب برای درک عمیق تر مشکلات روزمره مدیریت وسازمان به منظور ارائه را ه حلهای علمی برای رفع آنها ست. مدیر با توسل به نظریه های مناسب می تواند ریشه مشکلات راشناسایی وفرضیه هایی را برای عملی پیشنهاد کند.

    نظریه به عنوان فرایندی روشمند می تواند تحلیل موفقیتها و شکستهای برنامههای مختلف را ارائه کرده ومدیر را از روش « آزمون وخطا » باز دارد .مدیر برای توجیه نوع ومیزان مداخلات  خود در فعالیتهای مختلف مدیریتی وسازمانی نیازمند ، استفاده از نظریه به عنوان یک ساخت نمادین است.

    به کار بستن نظریهها توسط مدیران موجب توسعه مدلهای ذهنی میشود که این فرایند خود موجب افزایش اثر بخشی مداخلات مدیر در امور مختلف و نیز فهم و درک مناسب رفتارهای مختلف و علل آن میشود.استفاده از نظریهها موجب ایجاد یک تصویر بزرگ میشود که تبیین کننده و نشان دهنده مسائل، ابعاد و مشکلات مدیریتی و سازمانی در قالب جامع آن برای مدیران است.

    امروزه مدیریت یکی از حوزههای در حال پیشرفتی است که به طرز فزایندهای متکی به رشد بنیادهای تئوریک است. تحقیقات نظریهمدار میتواند اساس و تکیه گاه موثری برای پیشرفت و بهبود «عمل مدیریتی» فراهم سازد، بنابراین برای پیشرفت در عمل مدیریت، نیازمند توسعه نظریه و کاربرد مناسب آن هستیم.

    زمانی میتوان شاهد حرفهای شدن مدیر در عمل و فعالیت حرفهای اش بود که تحقیقات علمی و بنیانهای نظری از این جریان حرفهای شدن حمایت کنند

    وجود نظریه های عملی در کنار نظریه های شخصی و ضمنی مدیران میتواند باعث افزایش کارایی مدیران درمهارتهای  مختلف فنی،انسانی و ادراکی شود. نظریه با ایجاد یک سیستم توصیفی موجب ارتباط اطلاعات مختلف و پراکنده

    قیمت فایل فقط 7,700 تومان

    خرید

    برچسب ها : نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی،مفهوم استعارهنظریه و تئوری های سازمانیاستعاره و تئوری های سازمانی در مدیریت پیشرفته سازمانی استعاره‌های سازمانیمحدودیتهای استعاره هاپارادیمهای اجتماعی،استعاره سازمانی،مدیریت پیشرفته سازمانی،مدیریت،

 برای توضیحات بیشتر و دانلود کلیک کنید

 

بررسی ابعاد سلامت با تاکید بر سلامت روانی و بررسی نظریه های آن

بررسی ابعاد سلامت با تاکید بر سلامت روانی و بررسی نظریه های آن

RSS feed.

  • بررسی ابعاد سلامت با تاکید بر سلامت روانی و بررسی نظریه های آن
    بررسی ابعاد سلامت با تاکید بر سلامت روانی و بررسی نظریه های آن دسته: روانشناسی و علوم تربیتی
    بازدید: 3 بار
    فرمت فایل: doc
    حجم فایل: 135 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 39

    هدف از این تحقیق بررسی ابعاد سلامت با تاکید بر سلامت روانی و بررسی نظریه های آن می باشد

    قیمت فایل فقط 17,000 تومان

    خرید

    دانلود تحقیق رشته مدیریت

    بررسی ابعاد سلامت با تاکید بر سلامت روانی و بررسی نظریه های آن

    مقدمه

    سلامت روانی، مانند سلامت جسمی، صرفا به معنای نبودن مشکلات یا بیماری نیست. سلامت روانی هم حالات عاطفی و هم شرایط ذهنی - یعنی هم احساسات وهم افکارها را در بر می‌گیرد. 

    سلامت عاطفی معمولا به احساسات و زیر و بم‌های روحیه اشاره می‌کند. هرکس ممکن است احساس کند که غمگین، شاد، نگران، هیجان زده، شکست‌خورده، یا در اوج کامیابی است - گاهی ممکن است همه این احساس‌ها در یک روز به فرد دست دهد. افراد برخوردار از سلامت عاطفی با احساسات و حالات درونی خود در تماس هستند و می‌توانند به وجود آنها اذعان کنند یا آنها را بروز دهند. از جمله ویژگی‌هایی که یکی از روانشناسان به نام دین شاپیر (1990) و پس از تجربه و تحلیل مطالعات گسترده درباره سلامت عاطفی به آنها پی برده،شامل خصوصیات زیر است:‌(جوشن لوو همکاران،1385)

    تصمیم و کوشش در جهت سالم بودن. 

    انعطاف‌پذیری و قدرت تطابق با شرایط گوناگون

    پروراندن حس معنی‌دار بودن زندگی و اثبات آن

    درک این نکته که خود فرد مرکز جهان نیست

    عشق و محبت نسبت به دیگران 

    دانستن قابلیت کمک به دیگران یا ارتباط برقرار کردن با آنان، به دور از خودخواهی 

    داشتن احساس رضایت بیشتر در روابط نزدیک با دیگران 

    حس تسلط بر ذهن و جسم که فرد را قادر می‌سازد برای ارتقای سلامت خود شیوه‌های مناسب برگزیند و تصمیم‌های مقتضی اتخاذ کند. 

    سلامت روانی توانایی ما را در درک واقعیت، همانگونه که هست، پاسخ دادن به چالش‌های آن و در پیش گرفتن تدابیر خردمندانه برای زندگی کردن، توصیف می‌:ند. سلامت روانی به معنای فقدان هر نوع برانگیختگی و تضاد نیست، بلکه توانایی ماست برای فائق آمدن بر مراحل انتقالی، ضربه‌های عاطفی و کمبودها و محرومیت‌های زندگی، به شیوه‌هایی که پایداری عاطفی و رشد شخصیت را امکان‌پذیر می‌سازد. فرد برخوردار از سلامت عاطفی برآن نیست که از تعارض‌ها و فشارهای زندگی بپرهیزد، بلکه می‌کوشد با واکنش‌های خود نسبت به این عوامل، آنها را بشناسد، بپذیرد و بر آنها چیره شود، به طوری که امکان تداوم زندگی وجود داشته باشد. سلامت روانی شامل ویژگی‌های زیر است.

    توانایی انجام دادن وظیفه و اجرای مسئولیت‌های شخصی 

    قابلیت برقرار کردن روابط انسانی با دیگران

    برداشت‌های واقع‌بینانه از انگیزه‌های انسان 

    فرایندهای تفکر و اندیشه‌ای خردمندانه و منطقی 

    ارسطو سلامت روانی زندگی خردمندانه می‌داند که استدلال برآن حاکم می‌باشد. 

    از قرن هفتم تا شانزدهم سلامت روانی به صورت پرهیزکاری تعریف می‌شد و روان‌ نژندی نیز نوعی انفعال‌پذیری شیطانی محسوب شده بود، پس از شانزدهم مجددا تعریفی طبیعت‌گرایانه ارائه می‌شد همزمان با رنسانس روانپزشکی در اواخر قرن نوزدهم و تشخیص روان نژدی سلامت روانی به صورت «فقدان بیماری روانی» تعریف گردید. کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه می‌دانند. سلامت روانی چگونگی احساس فرد نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی اطرفیان «خصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد» و چگونگی سازش ویبا درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن تعریف نموده است. (غضنفری،1385)

    واتسون نیز رفتار را نمودار شخصیت سالم انسان می‌داند که موجب سازگاری او با محیط و در نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او می‌گردد. بین سلامت روانی و سلامت معنوی یا روحانی رابطه ای نزدیک وجود دارد،که شامل توانایی‌ها برای شناخت هدف و انگیزه اصلی خود در زندگی و احساس خردمندی از دستیابی به هدف نیروهای نهفته درونمان است.همان ویژگیهای تقویت کننده زندگی که برای ذهن یا مغز سودمندند،برای روح و جنبه‌های معنوی حیات هم اهمیت دارند.عکس این موضوع نیز صادق است.(افضلی1386T). بررسی جدید از 139تحقیق علمی نشان می‌دهد که اغتقادات و فعالیتهای مذهبی-از قبیل دعا کردن،شرکت در مراسم دینی و برقراری ارتباط با خداوند- بر سلامت و بهبود روانی افراد تاثیر مثبت می‌گذارد.(هلز،1376). 

    فرهنگ تا اندازه‌ای،به تعریف بهداشت و سلامت روانی کمک می‌کند.در بعضی فرهنگ‌ها، مردان و زنان عواطف خود را با شدت فراوان ابراز می‌کردند و به نشانه شادی فریاد می‌زنند یا بهنگام روبرو شدن با مصیبت،با صدای بلند گریه و ناله می‌کنند. در فرهنگ‌های دیگر این نوع رفتار غیر عادی یا ناپسند تلقی می‌شود.در جامعه نامتجانس مانند امریکا، فرهنگ‌های متعددی بر احساس هویت و تعلق،خواستگاه اصلی و اعتقادات افراد اثر می‌گذارند.یکی از بهترین راهها برای پی بردن به میزان نفوذ فرهنگ‌،بررسی روزهای تعطیل اسمی است که معنی و ارزش آداب و رسوم گوناگون را مورد تاکید قرار می‌دهد.(افضلی .1386)

    با وجود این،در همه فرهنگ‌ها و همه کشورها مردان و زنان برخوردار از سلامت روانی در برخی ویژگیهای اساسی با هم شریک‌اند: آنان برای خود ارزش قائل هستند،در رفتار و برقراری ارتباط با افراد دیگر روشی معقول و منطقی در پیش می‌گیرند.ضمن برقراری روابط نزدیک با دیگران،آن را حفظ می‌کنند، محدودیتهای واقع بینانه را به همان اندازه امکانات و فرصتهای واقعی می‌پذیرند،به مشاغلی روی می‌آورند که با استعدادهای طبیعی و آموزشهای علمی آنان مناسب دارند،و از نوعی احساس کامیابی و پیشرفت برخوردارند که تلاشهای موردنیاز برای ادامه زندگی را توجیه پذیر می‌کند.با همه اینها، هر یک از آنان این اعمال را طبق روش و شیوه فردی ویژه خود انجام می‌دهند که با دیگران فرق دارد. هدف هر گونه کوششی برای رسیدن به سلامت روانی آن نیست که شما فردیت خود را از دست بدهید، بلکه هدف، پرورش امکانات درونی شماست.(باباپور،1381)

    فهرست مطالب

    2-2تعریف سلامت: 5

    2-2-1سلامت روان: 5

    2-2-2-ابعاد سلامت: 6

    2-2-2-1-سلامت جسمی: 6

    1-2-2-2-سلامت روانی 7

    2-2-3-سلامت معنوی: 7

    2-2-2-4-سلامت اجتماعی: 8

    2-2-2-5-سلامت هوشی: 8

    2-2-2-6-سلامت محیطی: 9

    2-2-2-7-سلامت روانی 9

    2-2-3-سلامت روانی چیست؟ 9

    2-2-4 مفهوم سلامت روانی و نظریه‌های مربوط به آن 13

    4-4-ت) مفهوم سلامت روانی در نظریه‌های هستی‌گرایی 22

    5-4 ث) مفهوم سلامت روانی در نظریات گشتالت 23

    4-5-ج) مفهوم سلامت روانی در نظریات ارگانیسمی 24

    6-4-چ)مفهوم سلامت روان در نظریه‌های شناختی 25

    2-2-5-افراد سالم از نظر روانی 27

    2-2-6-اهمیت سلامت روانی: 29

    6-1-الف: عوامل زیستی: 31

    6-2-ب: عوامل عاطفی و روانی: 31

    6-3-ج: عوامل اجتماعی: 31

    منابع ماخذ 34

    قیمت فایل فقط 17,000 تومان

    خرید

    برچسب ها : بررسی ابعاد سلامت با تاکید بر سلامت روانی و بررسی نظریه های آن , مقاله سلامت روان , تعریف مفهومی سلامت روانی , تاریخچه سلامت روان , دانلود مقاله سلامت روان , تعریف سلامت روان با ذکر منبع , بررسی سلامت روان , تعریف سلامت روان در روانشناسی , بررسی نظریه های سلامت روانی

 برای توضیحات بیشتر و دانلود کلیک کنید

 

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزند پروری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزند پروری

RSS feed.

  • مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزند پروری
    مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزند پروری منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق گارانتی بازگشت وجه دارد فرمت doc تعداد صفحات 36
    دسته: روانشناسی
    بازدید: 2 بار
    فرمت فایل: doc
    حجم فایل: 50 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 36

    قیمت فایل: 15,000 تومان

    پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.

    پرداخت و دانلود

    این فایل فهرست ندارد

    مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزندپروری

    خصوصیات محصول:

    • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
    • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
    • رفرنس دهی استاندارد دارد.
    • کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق
    • گارانتی بازگشت وجه دارد.

    مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزندپروری

    فرمت : doc

    تعداد صفحات : 36

    سبک های فرزندپروری

    راه های انتخاب روش های تربیتی

    تا چند سال اخیر، اکثر مطالعات مربوط به اجتماعی شدن بر این نکته تأکید داشت که فنون تربیت و رفتارهای والدین، بر رشد کودک اثر می گذارد و به آن شکل می دهند. این تحقیقات نقش کودک را به عنوان عامل تعیین کننده اجتماعی شدن خود نادیده می گرفت. این دیدگاه در طول سال های اخیر تحول یافته است و امروزه، شایستگی والدین را بر اساس سه عامل تعیین کننده مهم در نظر می گیرند: مسئولیت و سلامت روانی والدین، ویژگی های کودک و منابع استرس و حمایت کننده که در درون و بیرون خانواده (محیط) وارد عمل می شوند (برنز، 2006).

    مسئولیت و سلامت روانی والدین

    تعلیم و تربیت کودکان تحت تأثیر شخصیت والدین آنها قرار می گیرد. به این ترتیب، والدین آشفته بیش از دیگران، با خطر داشتن کودکان آشفته، روبه رو خواهند بود. یکی از تحقیقات آمریکایی، که بر روی 693 خانواده و طی یک دوره شش ساله انجام گرفت، نشان داده است که 64% کودکانی که اختلال های عاطفی نشان می دادند، به مادرانی تعلق داشتند که دارای اختلال های روانی بودند. در خانواده هایی که تنها پدر نشانه ها یا اختلال های عاطفی داشت47 % کودکان اختلال داشتند.72% کودکان مسأله دار، در خانواده هایی بودند که پدر و مادر هر دو اختلال داشتند و این درصد دو برابر اختلال روانی کودکان بود که در خانواده های آنها از این دو نوع اختلال ها وجود نداشت. پژوهشگران دیگر کشف کرده اند که تحریک پذیری دائمی والدین می تواند به سلامت عاطفی کودک و به رشد و توانایی های شناختی او آسیب برساند. مادرانی که از افسردگی رنج می برند، در مقایسه با دیگر مادران، با فرزند خود کمتر عاطفی، کمتر خودمختار و بیشتر محافظه کارند. همچنین آنها با کودک بزرگتر خود کمتر بردبارند و بیشتر تمایل دارند که او را تنبیه کنند. برعکس، کودکان تقریباً یک ساله ای که والدین شاد دارند، رابطه عاطفی محکم تری با آنها برقرار می کنند و در نتیجه به نظر می رسد که نسبت به بچه هایی که والدین آنها ظاهراً شاد نیستند، امتیازهای بیشتری بدست می آورند (پورابراهیم و همکاران، 1390).

    ویژگی های کودکان

    به نظر می رسد که برخی متغیرها، مثل سن و جنس، خلق کودک و نوع تعلیم و تربیت را که او دریافت می کند، تحت تأثیر قرار می دهند. پژوهشگران مشاهده کرده اند که والدین مثل سایر بزرگسالان، وقتی در مقابل یک کودک نافرمان، منفی و خیلی شلوغ قرار می گیرند معمولاً با رفتارهای منفی و آمرانه واکنش نشان می دهند (پرچم و همکاران، 1391).

    محیط؛ منابع استرس و حمایت

    والدین، زندگی خانوادگی خود را در انزوای اجتماعی آغاز نمی کنند. آن ها قبلاً در شبکه های ارتباطی اعضای خانواده و دوستان خود وارد شده اند و در بسیاری از موارد، شغلی انتخاب کرده اند. این محیط های اجتماعی می توانند منابع استرس یا حمایت یا هر دو باشند. یکی از قابلیت های انسان، تمایل او به حمایت کردن و حمایت شدن است. چون حمایت اجتماعی بر انسان اثر مفیدی دارد، شخصی که به شبکه ها و گروه های اجتماعی وارد می شود، بطور مرتب تجربه های مثبت کسب می کند و این تجربه ها، به کاهش آثار احتمالاً زیانبار رویدادهای استرس آور بر او کمک می کنند (آنولا[1] و نورمی[2]، 2012).

    تعریف سبک های فرزندپروری

    رابطه بین کودکان و والدین و سایر اعضای خانواده را می توان به عنوان نظام یا شبکه ای دانست که در کنش متقابل با یکدیگر هستند. این نظام بطور مستقیم و غیرمستقیم از طریق سبک ها و روش های مختلف فرزندپروری در کودکان تأثیر می گذارد، اکثر روانشناسان همچون بالبی[3] (1969)، فروید (1964) و مایز و پتیت[4] (1997)، صرف نظر از مکتبی که به آن معتقدند، کنش های متقابل میان والدین و فرزندان را اساس تحول عاطفی تلقی می کنند. ایشان سبک های فرزندپروری را اینگونه تعریف کرده اند: مجموعه ای از رفتارها که تعیین کنندۀ ارتباطات متقابل والد- فرزند در موقعیت های متفاوت و گسترده ای است و اینگونه فرض می شود که موجب ایجاد یک فضای تعامل گسترده می گردد».

    دارلینگ و استینبرگ[5] (1993) شیوه های فرزندپروری را این گونه تعریف کرده اند: «مجموعه ای از گرایش ها، اعمال و جلوه های غیرکلامی که ماهیت تعامل کودک و والدین را در تمامی موقعیت های گوناگون مشخص می کند و در سیر حیطۀ اقتدار منطقی، استبدادی و آزادگذار مطرح شده است». تعریفی دیگر از برک لورا[6] (1998) بدین شرح است: «ترکیب هایی از رفتارهای والدین که در موقعیت های گسترده ای روی می دهد و جو فرزندپروری بادوامی را پدید می آورند». همچنین پژوهش های انجام شده بر پایه و نظریه بوم شناختی براون فنبرنر، نشان دهندۀ آن است که سبک های فرزندپروری، انعکاسی از پایگاه اقتصادی و بافت اجتماعی درون خانوادگی است. در این میان متغیر اقتصادی و اجتماعی و سطح درآمد خانواده دارای بیشترین تأثیر بوده است (به نقل از بایر[7]، 2011).

    عوامل مؤثر بر سبک های فرزندپروری

    طبقه اجتماعی و پرورشی کودک

    با در نظر آوردن تفاوت عظیمی که در موقعیت های زندگی افراد بی بضاعت و افراد مرّفه وجود دارد، جای تعجب است که اختلافات بیشتری در مورد ارزش ها و پرورش کودک وجود ندارد. همان تعداد معدودی را که وجود دارد می توان بر حسب بعدی از قدرت و خود فرمانی در مقابل درماندگی و فرمانبری از اوامر دیگران، در نظر آورد. والدین طبقه پایین بر احترام از اقتدار، تأکید بیشتری دارند در صورتی که والدین طبقه متوسط بر رشد و کنجکاوی، کنترل درونی، توانایی به تأخیر انداختن خوشی ها و کار به خاطر هدف های دور و حساسیت در روابط با دیگران تأکید می کنند. تفاوت بین طبقات اجتماعی مختلف از لحاظ فرزندپروری منعکس کننده تجربه اجتماعی والدین است. بزرگسالان طبقۀ کارگر غالباً دستورات را بدون چون و چرا انجام می دهند؛ رئیس آنان معمولاً در مورد علت قواعد و ضروریات کار به ندرت با آنان حرف می زند. بنابراین، والدین طبقه پایین کمتر با ساختن و تغییر و اصلاح قوانین در جامعه سرو کار دارند و به همین دلیل قواعد و ساخت و قدرت بیش از منطق وجودی آن برای آنان مطرح است. والدین این طبقه معمولاً فرزندان خود را تحت کنترل دارند، اقتدارگر و مستبد هستند و به ندرت عقاید فرزندان خود را در نظر می گیرند و برای قواعد و درخواست های خود استدلال می آورند. برعکس، افراد طبقه متوسط که کارشان ایجاب می کند خلاقیت بیشتری داشته باشند، رقابت جو باشند و خطر کنند. معمولاً فرزندانشان را در جهت مستقل بودن و خود رهبری تربیت می کنند. والدین طبقه متوسط و بالاتر، خلاقیت و موقعیت و استقلال فرزندشان برایشان اهمیت بیشتری دارد و در ضمن حس کنجکاوی تسلط بر خود را در آنان تقویت می کنند. از این رو به طور کلی، دموکرات تر هستند و در رفتار با فرزندان خود پذیراترند. رفتار گرمتری دارند، با آنان استدلال می کنند و برای مقرراتی که وضع می کنند بیشتر استدلال می آورند.

    مطالعاتی دیگر نشان می دهد که والدین دارای تحصیلات و مشاغل بالاتر در هدایت فرزندان خود از استدلال بیشتر استفاده می کردند. کاربرد بیشتر استدلال نیز به نوبۀ خود با الگوهای آمرانه (نه خودکامه) تربیت کودک، کنترل غیرمستقیم مثبت، محبت، پذیرش و حمایت مرتبط بود. همراه با افزایش تعداد فرزندان در خانواده، نگرش والدین در مورد پرورش کودک و شرایطی که کودک در آن پرورش یافته است، تغییرمی کند. در خانواده هایی که کودکان زیادی دارند، به ویژه بیش از 6 فرزند، نقش های خانواده با صراحت بیشتری مشخص می شود، وظیفه هر کس مشخص می شود و انضباط شدیدتر و قدرت طلبانه تر است. والدین نمی توانند تعدادی از کودکان را آزاد بگذارند چون در آن صورت بی نظمی و هرج و مرج در خانواده ایجاد می شود. در خانواده های پرجمعیت، مادران بویژه در مورد دخترانشان کنترل شدید و خصمانه ای به کار می برند. علاوه بر این، به موازات افزایش تعداد فرزندان در خانواده، مادر نه تنها توجه کمتری به کودکان نشان می دهد بلکه صمیمیت و محبت او هم نسبت به آنها کاهش می یابد. غالباً خواهران و برادران بزرگتر نقش های سرپرستی و نظارت را که بر عهدۀ والدین در خانواده های کم جمعیت می باشد به عهده خود می گیرند.

    کنش های متقابل بین والدین و کودک و ترتیب تولد

    در مواردی که اختلافات را ناشی از ترتیب تولد دانسته اند، آنها را غالباً به تغییرات موجود در کنش های متقابل بین والدین و خواهران و برادران و به تجربیات منحصر به فردی که کودکان در آن موقعیت ویژه در خانواده دارا هستند، نسبت داده اند. در پی تولد یک خواهر و برادر، بسیاری از فرزندان ارشد بویژه پسران، مشکلات احساسی و رفتاری نشان می دهند. مادران پس از تولد دومین فرزند، با اولین فرزند خود دارای برخورد منفی تر، قهرآلود تر و سختگیرانه تر بوده و اوقات کمتری را صرف بازی با او می کند. همچنین فرزندان نخست، اصطکاک انضباطی بیشتری با والدینشان دارند. در هر سنی، نخستین فرزند بیش از سایر فرزندان، همسان تر و آزادتر عمل می کنند و شاید این به علت اعتماد به نفسی است که به واسطۀ تمرین پرورشی کودک بدست آورده اند. در حقیقت فرزند نخست، «کودک تمرینی» است که توسط والدین از طریق آزمایش و خطا و شیوه ها ی تربیت کودک را می آموزد، از طرفی دیگر، برخی تحقیقات نشان می دهد که والدین به فرزند اول خود بیشتر اهمیت می دهند و تعامل بین آنها، از نظر اجتماعی و عاطفی بیشتر است در ضمن معمولاً از اولین فرزند خود توقع و انتظارات بیشتری دارند. در مجموع، نه رتبه تولد در بین برادران و خواهران و نه خانواده، هیچ یک نمی تواند شاخص خوبی برای پیش بینی آینده کودک باشد (بیرامی، بهادری و خسروشاهی، 1389).

    شخصیت و نگرش ها و رفتار والدین

    شیوه های والدین و روش های انضباطی آنان بی تردید تحت تأثیر خصوصیات شخصیتی و سیستم اعتقادی آنان می باشد. اغلب تحقیقات قالب اجتماعی بر متغیر در رفتار شخصیت والدین تمرکز نموده اند. از لحاظ نظری، شخصیت آشکارا به عنوان پیش بینی کننده رفتار ارتباطی والدین تصور می شود. تحقیقاتی که شخصیت را با تعامل مرتبط می سازند، فرض بر این است که باورها، ارزش ها و اهداف درونی والدین از رفتارهایشان به ظهور می رسند. علاوه بر این، الگوهای فرزندپروری، ثبات قابل ملاحظه ای را در سیر رشد کودکان نشان می دهند. در نتیجه، نظریه پردازان بیان داشته اند که درک رابطه بین صفات شخصیتی و رفتار اعمال شده برای فهم کامل پویایی های ارتباطی بین والدین و کودکان امری ضروری است. از آنجایی که تعلیم و تربیت کودکان تحت تأثیر شخصیت والدین آنها قرار می گیرد به این ترتیب، والدین آشفته بیش از دیگران، با خطر داشتن کودکان آشفته روبه رو خواهند بود. همچنین نگرش ها و رفتار والدین می تواند تسهیل کننده و یا مانع در جریان رشد و تکامل کودک باشد. الگوهای فرزندپذیری تا حدود زیادی بازتاب ارزش های والدین هستند. به عنوان مثال، برخی از والدین برای همنوایی در کودکان ارزش قائل اند و برخی دیگر برای خودراهبردی والدین سختگیر و خشن مانع می شوند، تا فرزندانشان از روابط مثبت و سازنده با همسالان خویش که برای استقلال آنان بسیار مؤثر است بهره می گیرند. در حالی که والدین پذیرا منبع امنیت برای نوجوانان نگران و مضطرب خویش خواهند بود. چنین والدینی نه تنها در حل مشکلات نوجوان با او همراه و همیارند، بلکه نوجوان را به مستقل شدن و پذیرش مسئولیت تشویق می کنند. والدین سالم و بالغ معمولاً با حساسیت و مهربانی بیشتری به نیازها و اشارات کودکان توجه می کنند و این نوع فرزندپروری امنیت عاطفی، استقلال، توانش اجتماعی و موفقیت هوشی را تشویق می کند. بعضی از والدین معتقدند که کودکان حرف می زنند و از آنان سؤالات بسیاری می کنند، در نتیجه آنان را در تفکر و استدلال بر می انگیزند. برعکس، والدینی که فکر می کنند که فرزندانشان یادگیرندگانی منفعل اند مستقیماً آنان را هدایت می کنند و فرمان می دهند. والدین، در صورتی که احساس کنند که بدرفتاری کودک عمدی بوده و کودک آنقدر بزرگ شده که بتواند رفتارش را کنترل کند او را تنبیه می کنند (رضایی و مددخواه، 1388).

    تکنیک های والدین جهت اعمال کنترل

    از جمله تکنیک های مورد استفادۀ والدین جهت اعمال کنترل فرزندان خود به عبارت زیر می باشد:

    تکنیک قدرتی-اثباتی

    شامل تنبیه بدنی و محرومیت است. تهدید و تنبیه بدنی شدید با پرخاشگری فیزیکی در کودکانی که رفتار والدین خود را الگو قرار می دهند همبسته است.

    تکنیک امری- کاربردی

    تکنیکی دستوری بدون استفاده از تنبیه یا تهدید آشکار به تنبیه. موفقیّت این تکنیک به پذیرش تسلط والدین از سوی کودک بستگی دارد. اگر کودک تسلط والدین را نپذیرد و از دستورات آنها سرپیچی کند باید با نوعی تنبیه منطقی با عدم اطاعت وی مقابله کرد.

    تکنیک القایی خودگرا

    تأکید مستدل بر منافع بدست آمده و هزینه هایی که کودک ممکن است در نتیجۀ رفتار خود مجبور به پرداخت آن شود. این تکنیک بر کودکان تأثیر مثبتی دارد. یکی از مطالعات نشان داده است که، فرزندانی که مادرانشان رهنمود یا رهنما کننده باشند، در میان همسالان خود محبوبیت بیشتری دارند و رفتار اجتماعی تری در زمین بازی از خود نشان می دهند.

    منابع فارسی

    1- آقایار، ادیب. (1386). اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان. مجله بهبود دانشگاه علوم پزشکی کرمان، سال 14، دوره 3، صص 210-198.

    2- آقایی نژاد، جان بابا؛ فرامرزی، سالار و عابدی، احمد. (1392). تأثیر یک دوره فعالیت منظم ورزشی بر پرخاشگری دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر. مجله رشد و یادگیری حرکتی-ورزشی، شماره 12، صص 105-91.

    3- احمدی رق آبادی، علی. (1389). بررسی ارتباط هوش هیجانی و بهداشت روانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر رشت. مقاله کارشناسی ارشد، دانشگاه گیلان، دانشکده علوم انسانی.

    4- اقدسی، علی نقی؛ نجفی، سولماز؛ اسماعیلی، رقیه؛ پناه علی، امیر و محمدی، اکبر. (1392). مقایسه شیوه های فرزندپروری والدین نوجوانان پسر بزهکار و عادی. مجله زن و مطالعات خانواده، سال 4، شماره 13، صص 151-141.

    5- اکبر زاده، نسرین. (1388). هوش هیجانی دیدگاه مایر و سالووی و دیگران. تهران: انتشارات فارابی.

    6- بقرآبادی، قاسم؛ شریفی درآمدی، پرویز و دولت آبادی، شیوا. (1389). بررسی تأثیر شن درمانی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر ناشنوا. مجله مطالعات روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا، دوره 6، شماره 1، صص 17-1.

    7- بیرامی، منصور؛ بهادری، علی اکبر و خسروشاهی، جعفر. (1389). ارتباط شیوه تربیتی والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی. مجله علوم تربیتی، سال 7، شماره 10، ص 21-1.

    8- پارسا، نسرین. (1390). هوش هیجانی. تهران: انتشارات رشد.

    9- پرچم، اعظم؛ فاتحی زاده، مریم و اله یاری، حمیده. (1391). مقایسه سبک های فرزندپروری بامریند با سبک فرزندپروری مسؤلانه در اسلام. مجله پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال 20، شماره 14، صص 138-115.

    10- پورابراهیم، تقی؛ حیدری، جعفر و خوش کنش، ابوالقاسم. (1390). رابطه شیوه های فرزندپروری با سبک های هویت یابی و گرایش به مشاغل در نوجوانان. فصلنامه مشاوره شغلی و سازامنی، دوره 3، شماره 8، صص 24-11.

    11- حبیبی، زهره؛ خسروجاوی، مهناز و حسین خانزاده، عباسعلی. (1393). اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر راهبردهای مقابله با تنیدگی در افراد با آسیب بینایی. مجله پرستاری و مامایی جامع نگر، سال 24، شماره 71، صص 29-21.

    12- حسن زاده، رمضان. (1391). روش های پژوهش در علوم رفتاری. تهران: نشر ساوالان.

    13- حسینی انجدانی، امین. (1387). مقایسة مهارت های حل مسأله اجتماعی دانش آموزان عادی و دارای اختلالات رفتاری 9 و 15 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1377. مقاله کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

    14- حسینی نسب، سیدداوود؛ احمدیان، فاطمه و روان بخش، محمدحسین. (1387). بررسی رابطۀ شیوة های فرزندپروری با خودکارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان. مطالعات تربیتی و روان شناسی، دورة 9، شمارة 1، صص 37-21.

    15- حیدری، بهاءالدین. (1387). مقایسه سلامت روانی و شیوه های فرزندپروری والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کشی عادی. مقاله کارشناسی ارشد رشته روانشناسی تربیتی.

    16- خانجانی، زینب و محمودزاده، رقیه. (1392). مقایسه شیوه های فرزندپروری و اختلالات رفتاری کودکان مادران شاغل و غیرشاغل. فصلنامه علمی-پژوهشی زن و فرهنگ، سال 4، شماره 16، صص 52-37.

    17- دهشیری، غلامرضا. (1387). هنجاریابی و برسی ساختار عاملی پرسشنامه بهر هیجانی بار-اون بر روی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران. مقاله کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی، دانشگاه علامه طباطبایی.

    18- رضایی، اکبر و مددخواه، شبنم. (1388). رابطه سبک های فرزندپروری و باورهای معرفت شناختی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه. فصلنامه علوم تربیتی، سال دوم، شماره 5.

    19- رق آبادی، علی. (1386). بررسی ارتباط هوش هیجانی و بهداشت روانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر رشت. مقاله کارشناسی ارشد، دانشگاه گیلان، دانشکده علوم انسانی.

    20- رئیسی، فاطمه؛ انیسی، جعفر؛ یزدی، سیده منصوره؛ زمانی، مریم؛ رشیدی، سمیه. (1387). مقایسه سلامت روان و شیوه های فرزندپروری در بین افراد معتاد و غیرمعتاد. مجله علوم رفتاری، دوره 2، شماره 1، صص 41-33.

    21- زارعان، مصطفی و بخشی پور، عباس. (1386). بررسی سلامت عمومی و هوش هیجانی دانشجویان. مقاله کارشناسی دانشگاه تبریز.

    22- زینت مطلق، فاضل؛ احمدی جویباری، تورج؛ جلیلیان، فرزاد؛ میرزایی علویجه، مهدی؛ آقایی، عباس و کریم زاده شیرازی، کامبیز. (1392). بررسی شیوع و عوامل مرتبط با پرخاشگری در بین نوجوانان شهر یاسوج. مجله تحقیقات نظام سلامت، سال 9، شماره 3، صص 319-312.

    23- شریفی درآمدی، پرویز. (1386). هوش هیجانی. تهران: انتشارات سپاهان.

    24- شریفی درآمدی، پرویز؛ آقایار، پرویز. (1392). هوش هیجانی، کاربرد هوش در قلمرو هیجان. اصفهان: انتشارات سپاهان. چاپ اول.

    25- صادق خانی، اسدالله؛ علی اکبری دهکردی، مهناز و کاکوجویباری، علی اصغر. (1391). مقایسه شیوه های فرزندپروری مادران دانش آموزان پسر 7 تا 9 سال دوره ابتدایی با اختلال لجبازی-نافرمانی و عادی در شهرستان ایلام. مقاله کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی عمومی دانشگاه پیام نور تهران.

    26- صادقی، عباس و مشکبید حقیقی، محسن. (1385). مدیریت پرخاشگری. رشت: انتشارات حق شناس.

    27- عارفی، مهدی و رضویه، احمدرضا. (1388). بررسی رابطة پرخاشگری آشکار و ارتباطی با سازگاری عاطفی اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی، شماره 13، صص 125-113.

    28- عالیپور بیرگانی، سیروس؛ مکتبی، غلامحسین؛ شهنی ییلاق، منیجه و مفردنژاد، ناهید. (1390). رابطه ویژگی های شخصیتی با خودناتوان سازی تحصیلی و مقایسه شیوه های فرزندپروری از لحاظ متغیر اخیر در دانش آموزان سال سوم دبیرستانی. مجله دستاوردهای روانشناختی دانشگاه شهید چمران اهواز، دوره 4، سال 18، شماره 2، صص 154-135.

    29- عسگری، پرویز؛ حیدری، علیرضا و ستایش نیا، الهه. (1389). مقایسه میزان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری نوجوانان با توجه به سطوح پراشتهایی روانی. مجله اندیشه رفتار، دوره 4، شماره 16، صص 66-59.

    30- علی پور، محبوبه. (1386). بررسی سازگاری اجتماعی کودکان شاهد از طریق آزمون ترسیم خانواده. مقاله کارشناسی دانشکده علوم اجتماعی و روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.

    31- فرامرزی، سالار؛ تقی پور جوان، عباسعلی، دهقانی، مصطفی و مرادی، محمدرضا. (1392). مقایسه سبک های دلبستگی و شیوه های فرزندپروری مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان با اختلال یادگیری. دوماهنامه علمی-پژوهشی جنتاشاپیر، دوره 4، شماره 3، صص 254-245.

    32- فرجاد، محمداحسانو محمدی اصل، جواد. (1387). اثربخشی تمرینات جسمانی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان آهسته گام. نشریة رشد و یادگیری حرکتی- ورزشی، شماره 8، دوره 37، صص 66-52.

    33- فرمیهنی فراهانی، محسن. (1390). فرهنگ توصیفی علوم تربیتی. تهران: انتشارات اسرار دانش.

    34- کریمی، یاسر. (1385). روانشناسی اجتماعی. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.

    35- گنجعلی بنجاور، علیرضا. (1388). بررسی ثمربخشی مداخلات روانی- تربیتی بر هوش هیجانی و سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان. مقاله کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم پزشکی ایران، انستیتو روانپزشکی تهران.

    36- گنجه، سیدعلیرضا؛ دهستانی، مهدی و زاده محمدی، علی. (1392). مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله و هوش هیجانی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دبیرستانی. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، سال 14، شماره 2، صص 50-38.

    37- لواف پور نوری، فرشاد؛ زهراکار، کیانوش و ثنایی ذاکر، باقر. (1391). بررسی اثربخشی بخشایش درمانی گروهی در کاهش پرخاشگری نوجوانان پرخاشگر 11 تا 13 ساله شهرستان دزفول. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، دوره 20، شماره 4، صص 500-489.

    38- محمدی، اکرم؛ نقدی، اسداله؛ علی وردی نیا، اکبر و کیانی، محسن. (1389). بررسی جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و اعتیاد اینترنتی در بین جوانان شهر همدان. فصلنامه پژوهش جوانان، فرهنگ و جامعه، شماره 5، صص 27-1.

    39- مداحی، محمدابراهیم؛ لیاقت، ریتا؛ صمدزاده، منا و مرادی، ایرج. (1390). بررسی تعامل رفتار سازشی و شیوه های فرزندپروری. مقاله کارشناسی ارشد رشته خانواده درمانی ذانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.

    40- مسعودنیا، ابراهیم. (1388). پرخاشگری و رفتار ضداجتماعی در نوجوانان؛ ارزیابی نظریه پالایش پرخاشگری. مجله روانشناسی، سال 13، شماره 2، صص 152-138.

    41- نقدی، هادی؛ ادیب راد، نسترن و نورانی پور، رحمت الله. (1389). اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان. فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، سال 14، شماره 3، صص 218-211.

    42- نیکوگفتار، محمود. (1388). آموزش هوش هیجانی، ناگویی خلقی، سلامت عمومی و پیشرفت تحصیلی. فصلنامة روانشناسان ایرانی، سال 5، شماره 19، صص 56-29.

    43- وزیری، شهرام و لطفی عظیمی، افسانه. (1390). تأثیر آموزش همدلی در کاهش پرخاشگری نوجوانان. مجله روانشناسی تحولی، سال 8، شماره 30، صص 175-167.

    44- هاشمی، محبوبه؛ میرزمانی، سیدمحمود؛ داورمنش، عباس؛ صالحی، مسعود و نژادی کاشانی، غزاله. (1389). تأثیر نمایش عروسکی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر. مجله توانبخشی اعصاب کودکان، دوره 11، شماره 5، صص 93-88.

    45- یارمحمدیان، احمد، فرزانه خو، مرجان و مولوی، حسین. (1388). تأثیر عملکرد کلی خانواده بر وضعیت هویت دانش آموزان. مجله علوم رفتاری، سال 2، شماره 3، صص 142-135.

    مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزندپروری

    منابع انگلیسی

    46- Animasahun, R.; Beverley, A., Kir, N.S., Schutte, D. (2010). Intelligence quotient, emotional intelligence and spiritual intelligence as correlates of prison adjustment among in mates in Nigeria prison. Journal of Social Sciences, 22 (2): 121-128.

    47- Animasahun, R.; Beverley, A., Kir, N.S., Schutte, D. (2010). Intelligence quotient, emotional intelligence and spiritual intelligence as correlates of prison adjustment among in mates in Nigeria prison. Journal of Social Sciences, 22 (2): 121-128.

    48- Asher, A. (2006). Exploring the Relationship BETWEEN parenting Styles and Juvenile Delinquency, A Thesis Submitted to the Faculty of Miami University in Partial Fulfillment of the Requirements for the Degree of Master of Science Department of Family Studies and Social Work.

    49- Aunola, K. & Nurmi, J. E. (2012). The role of parenting styles in children’s problem behavior. Child Development, 76, 1144-1159.

    50- Austin, E. J. Saklofske, D. H. & Egan, V. (2005). Personality. Well-being and health correlates of trait emotional Intelligence. Personality and Individual differences, 38, 547-558.

    51- Bar-on, R.; Parker, D.A. (1980). The handbook of emotional intelligence sanfrancisco .Jossy-BassBook.First Edation, 3-490.

    52- Baumrind, D. (1972). The influence of parenting style on adolescent competence and substance use. J Early Adolescence 1972; 11(1):56-95.

    53- Bekendam, C. (2010). Family And Dimensious of Emotional Intelligence .Dissertation Abstraets International, Vol 58(4).2109-2122.

    54- Berent, T. S. (2011). Child development. Second. London, Brown and benchmark publisher.

    55- Berns RM. (2006). Child Family, School, Community: Socialization and Support. New York: Wadsworth Publishing Company; 2011.

    56- Beyer, S. (2011). Maternal employment and children academic achievement: parenting styles as mediating variable. Developmental Reviwe, Volume 15, Issue 2, 212-253.

    57- Buss, A.H., & Perry, M. (1992). The Aggression Questionnaire. Journal of Personality and Social Psychology. 63 (3), 452-459.

    58- Ceci, E. (1990). Intelligence quotient, emotional intelligence and spiritual intelligence as correlates of prison adjustment among in mates in Nigeria prison.

    Journal of Social Sciences, 22 (2): 121-128.

    59- Chamorro-Premuzic, T., Bennett, E. & Furnham, A. (2007). The happy personality: Mediational role of trait emotional intelligence. Personality and Individual Difference, 42, 1633-1639.

    60- Chan, H. & Sjöberg, L. (2008). Emotional intelligence and life adjustment. In: Cassady JC, Eissa MA. Emotional intelligence: perspectives on educational & positive psychology. 1th Ed. New York: Peter Lang Publishing; 169-184.

    61- Ciarrochi, J. Deane, F. P. & Anderson, S. (2009). Emotional intelligence moderates the relationship between stress and mental health. Personality and individual differences, 32, 197–209.

    62- Cue, B. (1930). Positive parenting. NY: Pearson Company Inc. Violent Behavior, 9,247-269.

    63- Douglas, K. S., & Dutton, D. G. (2011). Assessing the link between stalking and domestic violence. Aggression and Violent Behavior, 6, 519-545.

    64- Dunn, J. M. and Fait, H. F. (2010). "Special physical education: adapted, individualized developmental". The University of Viriginia, W.C. Brown.

    65- Embregts, P.; Didden, R.; Schreuder, N.; Huitink, C.; van Nieuwenhuijzen, M. (2009) Aggressive behavior in individuals with moderate to borderline intellectual disabilities who live in a residential facility: an evaluation of functional variables. Res Dev Disabil. 2009 Aug; 30(4):682-688.

    66- Gerits، L.، Derksen، J. L.، Verbruggen، A. B.، & Katzko. M. (2005). Emotional Intelligence profiles of nurses caring for people with severe behavior problems. Personality and Individual differences، 38، 33-34.

    67 - Glasgow, K. L., Dornbusch, S. M., Troyer, L., Steinberg, L., & Ritter, P. L. (2007). Parental styles, adolescent, sattrivutions, and child development, 68(3), 507-529.

    68- Golman, D. (2009). Emotional in telligence. London: Bloom sbury publishing.

    69- Hochensoon, G. (1965). Reducing aggressive behavior in boys with a social cognitive group treatment: Results of a randomized, controlled Trial. Journal of American Academy.

    70- Holenstein, T. (2011). Rigidity in parent-child interaction early childhood. Journal of Abnormal Child Psychology, 32 (4), 595-607.

    71- Hunt, N. & Evans, D. (2004). Predicting traumatic stress using emotional intelligence. Behavior Research and Therapy, 42, 791-798.

    72- Jaff, A. (2012). Durg use and aggression: The effect of rumination and other person related variables. California State University Long Beach Psychology.

    73- Lamborn, S.D., Mounts, N. S. Stninbery 1. & Do busch, S. M. (2012). Authoritive, authoritarian, indulgent, and neglectful family's child Development, 6, 1046-1005.

    74- Lawrence, E.J. (1966). Priming emotion using metaphors reprehensive of family functioning. AUETD home Graduate School Auburn Libraries help @ auburn. Educational chat.

    75- Maccoby, E. E., & Martin, J. A. (2012). Socialization in the context of the family: parent child interaction. In P.H. Mussen (Ea & E. M. Hetherington (Vol. Ed.), Hand book of child psychology: Vol. 4. Socialization, personality, and social development (4thed, pp.1-101). New York: wily.

    76- Mayer, J.D; Dunkel-Schetter, C., Delongis, A., & Gruen, R. (2007). Stracural Division of Personality and the Classification of Traits .Review Of Genral Psychology.7, 381-401.

    77- Mccelland, W. (1998). Development and Preliminary validation of an emotional self- efficacy scale. Personality and Individual Differences, 45 (5), 432- 436.

    78- Nicholson, S. (2013). Anger management revolution studies distribution. Company inc. of child Adolescent psychiatry, 43(12), 1478- 1487.

    79- Okorodudu, G. N. (2010). Influence of parenting styles on Adolescent Delinquency in Delta Central Senatorial District. Edo Journal of Counseling, vol, 3, No.1.

    80- Onder, A., & Gülay, H. (2009). Reliability and validity of parenting styles & dimensions questionnaire. Journal of Procedia Social and Behavioral Sciences 1, 508–514.

    81- Palmer, J.; Trinidad, D.R. & Johnson, C. (2011). Emotional intelligence and life adjustment. In: Cassady JC, Eissa MA. Emotional intelligence: perspectives on educational & positive psychology. 1th Ed. New York: Peter Lang Publishing; 169184.

    82- Park, K. & Slabby, N. (1983). Reducing aggressive behavior in boys with a social cognitive group treatment: Results of a randomized, controlled Trial. Journal of American Academy.

    83- Richardson, D.S. & Hammock, G. S. (2007). Social context of human aggression. Are we paying too much attention to gender? Aggression and violent behaviour. 12, PP: 417-426.

    84- Robinson, C., Mandleco, B., Olsen, SF., Hart, CH. (2011). The parenting style and dimensions Questionnaire (PSQD). Handbook of family measurement techniques; thousand oaks: sage. Vol.3. p: 319-321.

    85- Schutte, N.; Malouff J M, and Thorsteinsson E. B. A (1998). Metaanalytic

    Investigation of the Relationship between Emotional Intelligence and Health. Pers Individ Dif. 42. pp: 921-933.

    86- Spence, D.; Lyons, J.B. & Schneider, T.R. (2013). The Influence of Emotional Intelligence on Performance. Pers Individ Dif. 2012. 39. pp: 693-703.

    87- Sukhodolsky, D.G., & Ruchkin, V.V. (2008). Association of Normative Beliefs and Anger with Aggression and Antisocial Behavior in Russian Male Juvenile Offenders and High School Students. Jounal of Abnormal Child Psychology.

    88- Ziglman, W. (1999). Parent Styles Associated With Self- Regulation and

    Competence in School, Journal of Educational Psychology, 81(2), 143-154.

    مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سبک های فرزندپروری


    [1] - Aunola

    [2] - Nurmi

    [3] - Bowlby

    [4] - Mize & Pettit

    [5] - Darling & Steinberg

    [6] - Berklaura

    [7] -Beyer

    مطالب مرتبط :

    قیمت فایل: 15,000 تومان

    پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.

    پرداخت و دانلود

 برای توضیحات بیشتر و دانلود کلیک کنید